وبلاگ رسمی علی ترکاشوند | ||
|
![]() هنوز چند ماه از رحلت پيامبر گرامي اسلام(ص) نگذشته است كه يگانه دخترش، پاره تنش، نور چشمش، فاطمه(س) در بستر بيماري، چهره خويش را از همسرش مخفي مي كند. بچه ها به حضورش دلگرمند، غافل از اينكه اين بيماري را شفايي جز وصال معشوق حقيقي نيست. مردم مدينه به جاي تسلي خاطر آن بانوي بزرگوار در فراق پدر، تحمل اشك هاي سوزان او را نداشته و تنها سايه بان ايشان در كنار مزار شهداي احد را ويران ساختند. آنها سخنان اسوه رحمت «پيامبر(ص)» را از ياد برده بودند كه در حالي كه دست فاطمه را در دست گرفته بود، فرمود: هر كس اين دختر را مي شناسد، كه مي شناسد و هر كس كه نمي شناسد بداند كه او فاطمه دختر محمد پيامبر خداست و او پاره اي از وجود من، قلب من و روح من است، پس هر كه او را آزار دهد مرا آزرده است و هر كه مرا بيازارد خدا را آزرده است. (بحارالانوار، ج 43، ص 80) آنها سوره كوثر و مصداق خير كثير (انوار درخشان، ج 18، ص 309) را به كلي از ياد بردند و در ميان در و ديوار مجروح ساختند و به شجره خبيثه دشمنان اهل بيت متصل شدند. نظرات شما عزیزان: برچسبها: |
|